مردی
هرگز عشق نورزیدم که جامۀ مندرس عشق بر اندامم تنگی می کرد
شاعر: محمد پیرانی
هرگز عشق نورزیدم
که جامۀ مندرس عشق
بر اندامم تنگی میکرد
ردایی از شعله پوشیدم
تا لحظه لحظه «بودن» خویش را خاکستر کنم
اینک
از پس چشمان
مردی
خیره در خاکستر من
عشق را به میهمانی میخواند
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}